سری در بالشی تا صبح اشک بودی چه میکردی
غریبه بود اگر با پلک هایت خواب مثل من
رفیق قرص های بی اثر بودی چه میکردی
نگو کاری نمیکردم خود آزاری نمیکردم
پر از زخم به جا مانده اگر بودی چه میکردی
اتاقت سوت میزد داد میزد که کجاست
در جوانی پر از موی سفید بودی چه میکردی
یهو رفتی تو کجا توی دلم مونده یه دنیا غمو غصه بذار من حرف بزنم
شب و روزم عکس تو زیر چشام کبودیه روی درو دیوار این خونه تا کی مشت بزنم
نفسم بالا نمیاد دیگه نا نداره دستام روی اشکام بکشم به صورتم دست بزنم
کجا میری عوضی آخه مگه دل نداری نگو بهت سر میزنم آخه دارم حرف میزنم
آمدی جانم به قربانت ولی دیر آمدی
بی وفا حالا که عطشانت شدم سیر آمدی
سال ها در اوج تنهایی مرا یادت نبود
حال من پر ز همه و غرق شهرت آمدی
آنهمه بی اعتنا چش چرانی کردی
در قفس با در بار خواستی شیر آمدی
در شگفتم با خبر بودی دلم خون است و باز
غرق خون بودم ولی خندیدی نیامدی
حال گوش کن به ضرب شمشیرم نا رفیق
به خودت مینازی و در پیچ و تابی خب که چه
رویت هر سو کنی باز میبینی مرا
در قدم برداشتن در شتابی خب که چه
من که جز بوسه ندارم هیچ کاری با لبم
اینهمه لب میگزی در اضطرابی خب که چه
شاه بانو نمیمانی برو
من نخورده مستم ای بی شرابی خب که چه
از امروز تو دیگه نیستی برا م
از امروز من دیگه بی کس و کارم
چطور بی من شبا میگیره خوابت
من که تو نباشی اصلا خواب ندارم
یهو رفتی تو کجا توی دلم مونده یه دنیا غمو غصه بذار من حرف بزنم
شب و روزم عکس تو زیر چشام کبودیه روی درو دیوار این خونه تا کی مشت بزنم
نفسم بالا نمیاد دیگه نا نداره دستام روی اشکام بکشم به صورتم دست بزنم
کجا میری عوضی آخه مگه دل نداری نگو بهت سر میزنم آخه دارم حرف میزنم
یهو رفتی تو کجا توی دلم مونده یه دنیا غمو غصه بذار من حرف بزنم
شب و روزم عکس تو زیر چشام کبودیه روی درو دیوار این خونه تا کی مشت بزنم
نفسم بالا نمیاد دیگه نا نداره دستام روی اشکام بکشم به صورتم دست بزنم
کجا میری عوضی آخه مگه دل نداری نگو بهت سر میزنم آخه دارم حرف میزنم
یه روزی بود فقط کنار من اروم بودی
الان که من نیستم بگو بینم با اون خوبی
تو همه غرور و احساسمو بد کشتی
بعد رفتنت رو دیوارا فقط جای مشته
که زدم روی عکس دوتایی جاش مونده
از یه تیرباری تن باره تیغ و لش مونده
تو با خود زدی باشه برو نوش جونت
ولی بعد رفتنت بدون علی بی جونه
بعد خنجر زدنت این دل من پره خونه
دوباره میشه سیگار روشن و دود توی خونه
این صدای خسته شبا برا تو میخونه
گفتی تو نمیتونی اگه نری اون میتونه
که تورو خوشبخت کنه تا تهش پات بمونه
من دروغ میگم ولی خدا بالا سر شاهده
بعد رفتنت شدم ی مهره سوخته
بگو رفتی تو کجا توی دلم مونده یه دنیا غمو غصه بذار من حرف بزنم
شب و روزم عکس تو زیر چشام کبودیه روی درو دیوار این خونه تا کی مشت بزنم
نفسم بالا نمیاد دیگه نا نداره دستام روی اشکام بکشم به صورتم دست بزنم
کجا میری عوضی آخه مگه دل نداری نگو بهت سر میزنم آخه دارم حرف میزنم
اه ای سه تا فرشته لعنتیه نازنین
موی خود بر شانه میریزی کنی ناز که چه
دوست داری که چه ثابت بکنی راحت بگو
مرز میرقصی تو لای چشمانم خب که چه
هی من را تکلیف من را زودتر روشن بکن
من بمیرم یا بمانم بی جوابی خب که چه
دست بردار از سرم یا بمان یا برو
روی دیوار اتاقا عکس و قابی خب که چه